کسانيکه خودشون رو خوب پذيرفتند اعتماد به نفس فوق العاده چشم گيري دارند .
يعني چه؟
در درون خودشون رو تاييد مي کنن.
براي انسان بودنشون ارزش قائل هستن .
از توانايي رشد و پيشرفت و خلاقيت و نو انديشي خودشون لذت مي برند .
از خودشون رضايت خاطر دارن .
و ...
نقطه بر عکس اينها :
کسانيکه خودشان نسبت به خود چنين محبت و توجهي رو ندارن .
نياز پيدا مي کنن که اين خلاء رو از طرف يه نر يا افرادي پر کنن.
اين بيماري هست مي خواد واقعي باشه يا تظاهر کنه !
يکي که مورد تاييد خودش باشه و به نياز هاي جسمي روحيش توجه داره خيلي کم به بيماري مبتلا مي شه .
حتي فکر بيمار شدن يعني يه جورايي نياز به جلب توجه ديگران هم در ذهنش راه پيدا نمي کنه .
ولي کسيکه اعتماد به نفس نداره :
واقعا بيمار مي شه تا توجه و محبت ديگران را بر انگيزه . يا اينکه خوش رو به بيماري مي زنه تا به اين مقصود برسه .
مثلا پاش به آرومي يه جايي مي خوره و دو سه روز لنگ لنگ کنون راه مي ره .
يا اينکه هميشه حالت سرما خورده به خودش مي گيره . يا يه سردرد رو بهانه مي کنه .
اما در کل فرقي نمي کنه که بيماري واقعي باشه يا نه در هر حال علت اصلي اين رفتار ها نياز به جلب توجه و محبت ديگران هست .
وقتي به اين هدف مي رسه توجه و محبت اطرافياش را به خودش جلب مي کنه و راضي مي شه و انتظار مي کشه تا دوباره بيمار بشه .
دوستان خوب من قبل از مبتلا شدن به اين حالت از خودتون مراقبت کنيد .
به خودتون عشق بورزيد .
به خودتون و نيازهاتون عميق احترام بگذاريد . و توجه کنيد .
حتي اگه بيمار هم شدين خودتون از خودتون دلجويي کنيد .
براي خودتون دعاي خير و سلامتي کنيد .
در پناه حق باشيد.
خواهر کوچيکتون رو هم از دعاي خيرتون فراموش نکنيد .