پنهانی تو را دوست داشتم!
خلقت :
بارانی یکسره
و
هر قطره : روحی محکوم نه ! مصمم به آمدن.
من بر پیشانی تو فرو افتادم
از پشت پلک های بسته ات فرو غلتیدم ,
بر گونه ات با اشکت آمیختم و
بر لبانت تبخیر شدم.
همه سالهای این دوست داشتنِ پنهانی :
همین فدر کوتاه, اما کافی بود!
بارانی یکسره
و
هر قطره : روحی محکوم نه ! مصمم به آمدن.
من بر پیشانی تو فرو افتادم
از پشت پلک های بسته ات فرو غلتیدم ,
بر گونه ات با اشکت آمیختم و
بر لبانت تبخیر شدم.
همه سالهای این دوست داشتنِ پنهانی :
همین فدر کوتاه, اما کافی بود!