مظلومیتی شهری به نام بندر گناوه
مظلومیتی شهری به نام بندر گناوه
تا به حال نام چابهار را شنیده اید ؟ کیش ، قشم ، خرمشهر ، انزلی و آستارا را چطور ؟ این نامها را شاید بارها از تلویزیون یا دیگر رسانه ها دیده و شنیده باشید . بی شک بزرگترین دلیل معروفیت اینها ، بحث تجارت و کالاهای متنوعی است که در این شهرها بدلیل ارتباط با کشورهای همجوار وجود دارد و دلیل عمده روی آوردن مردم به این اماکن ، تبلیغات فراوانی است که این نام ها را بر سر زبانها انداخته است . تبلیغاتی که از سوی مسئولین استانهایشان برای جذب گردشگر ، تجّار و مردم جهت بهرمندی هر چه بیشتر از این شهر های بندری است و نکته جالب توجه اینکه بدلیل نزدیک نبودن مراکز استانهای مورد نظر با دریا ، تلاش برای استفاده ی بهینه از این امکانات دو چندان شده است .
اما در جنوب ایران شهری وجود دارد به نام بندر گناوه که از بد حادثه مرکز استانش نیز شهری است بندری . گناوه قابلیت تجاری و تنوع جنسش شاید بیشتر از خیلی از این شهرها باشد اما هیچگونه امکاناتی برای تبلیغ ندارد . کوته نظری مسئولین مرکز نشین استان حتی راه را بر استفاده ی استان از این شهر بندری گرفته است و کار ، گاه به جایی می رسد که حتی راه را بر امرار معاش مردم گناوه می بندند . آنها هجوم کم نظیر مسافران نوروزی به سمت این شهر را هم پنهان می کنند و شاید کمی درایت لازم بود تا از این استقبال به شکل بهتری استفاده می شد .
در این میان حتی روزنامه های محلی بوشهر نیز مساله را جور دیگری بیان می کنند . همکار خوبم آقای یونس قیصی زاده در سر مقاله روزنامه ی خود ، نسیم جنوب ، آمار استقبال مسافران از گناوه را با بازدید کنندگان از حافظ و تخت جمشید مقایسه می کند . دوست عزیز خدا نکند شما نیز مثل خیلی از مسئولین بوشهری از سر حسادت قلم بر کاغذ رانده باشی اما به عنوان همکار و برادر کوچکترت می گویم که ایران زمین آنقدر مکانهای تاریخی و دیدنی دارد که اگر خود شما امسال به تخت جمشید رفته باشید دوست دارید برای تعطیلات بعدی نقطه دیگری را به چشم ببینی . و شاید خیلی از مردم دیدار از حافظ و تخت جمشید را برای فصل تابستان برگزینند تا در تعطیلات عید نوروز به شهرهایی سر بزنند که تعطیلات تابستانی وقت مناسبی برای بازدید از آنجا نباشد . همکار گرامی شما چنان با تاسف از روی نیاوردنِ مردم به تاریخ ، فرهنگ و تمدن ما سخن گفته ای که فراموش کرده ای آمار بازدید کنندگان از حافظ و گناوه را در فصل دیگری مثلاً تابستان با هم مقایسه کنی .
نکته قابل بحث دیگر اینکه دیدار از حافظ و گناوه ، بازدیدهایی است از جنس و نیازهای درونی متفاوت و ای کاش شما حداقل این شهر را با شهرهایی که در اول مطلبم نام بردم مقایسه می کردی تا هم قابل قیاس باشد و هم متوجه شوید که این شهر با تمام مظلومیت و بدون حمایت چگونه در خصوص جذب مسافر از اکثر این شهرها و بخصوص شهر شما (که تمام امکانات را برای خود نگه داشته) پیشی گرفته است .
جناب آقای قیصی زاده !! ما سنگ محبوب بودن شهرمان را به سینه نمی زنیم بلکه دوست داریم امکاناتی در این شهر باشد که سود آن شامل همه استان شود و این امکان پذیر نیست مگر اینکه شما با قلم بدون غرض تان کاری کنید که مسوءلین از حسادتی که دارند دست بردارند .
نویسنده این مطلب : مسعود احمدزاده همشهری با تعصبمون