مشکل تیم ملی فوتبال ایران نداشتن مربیانی با استانداردهای جهانی ا
افشین قطبی در بیان دیدگاه های خود پیرامون بازیکنان تیم ملی مدام بر این نکته تاکید می کند
که دنبال بازیکنانی بین المللی است و به گونه ایی وانمود می کند که این بازیکنان فعلی در
حد واندازه های توقعات او نیستند.
به گزارش ایلنا، هر چند فوتبال ایران در حال حاضر به واسطه حضور ستاره ها و مهره های بزرگ
و تاثیر گذار دچار رکود و سکون شده به گونه ایی که هنوز هم بازیکنانی از دهه گذشته به
عنوان ستاره مطرح می شوند اما بی انصافی است اگر بگوییم که از بین این همه فوتبالیست نمی توانیم یک تیم در حد و اندازه های استانداردهای موجود فوتبال در آسیا جمع و جور کنیم.
ادامه این مطلب ورزشی در
فوتبال ایران را باید با آسیا مقایسه کنیم و فعلا نمی توانیم به فراتر از آن فکر کنیم و اگر یک مقایسه ساده و کوچک انجام گیرد خواهیم دید که فوتبالیست های ایرانی هیچ کم و کسری نسبت به قدرتهای اول آسیا مانند ژاپن و کره و عربستان ندارند و بلعکس در بسیاری از زمینه ها فوتبالیست های ایرانی سرتر و بهتر از آنها هستند.
بسیاری از مربیان بزرگ دنیا که بعضا به ایران سفر کرده اند و یا برخوردی نزدیک با فوتبال ایران دارند بر این باورند که فوتبالیست های ایرانی به لحاظ هوش و ذکاوت و فیزیک بدنی و تکنیک ذاتی که دارند نزدیک تر از سایر فوتبالیست های آسیایی به استاندارد های جهانی هستند ولی آن چیزی که باعث شده تا استعدادها و نبوغ موجود در فوتبال ایران به آن کمال مطلوب و استانداردهای جهانی نرسد یکی نوع آموزش و کمبود امکانات در فوتبال باشگاهی و ملی ماست و دیگری عدم حضور مربیانی با هوش و با استانداردهای بین المللی که اینها از جمله عوامل مهم درجا زدن فوتبالیست های ایرانی است.
بنابر این برخلاف ادعایی آقای قطبی که دوست دارد حرفهای بزرگ بزند و خودش را یک مربی با استانداردهای بین المللی معرفی کند باید بگوییم که مشکل اصلی فوتبال ما عدم حضور مربیانی در کلاس بالای بین المللی است و این مهم باعث شده تا از قافله فوتبال آسیا و جهان عقب بمانیم.
قطبی که بنابر اتفاقاتی خاص سر از تیم ملی فوتبال ایران در آورد و اکنون سرمربی این تیم است اگر استراتژی و نوع تاکتیک مخصوص خود را بیان کند و بگوید که چگونه و از چه راهی می خواهد بازیکنان بین المللی را پیدا کند و معیار و ملاک او برای جذب این بازیکنان چیست راحت تر می توان با وی به بحث و گفت و گو نشست اما متاسفانه او یک سری اصطلاحات و کلمات کلی و درشت را انتخاب کرده و در بازی با مفاهیم به گونه ایی وانمود می کند که انگار کلاس کار او در حد بالای فوتبال است و این فوتبال ایران است که در حد و اندازه و کلاس کار او نیست .
قطبی که به هر حال روی نیمکت مربیگری تیم ملی فوتبال ایران تکیه زده و ظاهرا به شدت هم این نیمکت را دوست دارد و از هر راهی برای بقا در این مهم وارد می شود تا به اینجا و در مجموع بازیهای دوستانه و رسمی نه در بخش نتایج موفق بوده و نه در نوع بازی تیم ملی توانسته تغییری ایجاد کند.
تنها نکته بارز کار قطبی در تیم ملی احتیاط بیش از حد او در برابر تمامی حریفان تیم ملی است و فرقی نمی کند که با چه تیم روبرو شده چرا که او تحت هر شرایطی با اندیشه نباختن به میدان می رود و نه بردن.
ترس او از شکست آن قدر مشهود است که به محض شکست تیم ملی در بازی دوستانه برابر بحرین به فدراسیون فوتبال فشار آورد که حتما باید ترتیب حضور مسعود شجاعی و جواد نکونام در بازی بعدی تدارکاتی مقابل ازبکستان را فراهم آورند که حضور آن دو نیز نتوانست قطبی را به مقصود برساند اما در هر حال او را از شکست نجات داد تا موجبات اخراج وی فراهم نشود.
قطبی خوب می داند که افکار عمومی بیش از این اسیر واژه ها و کلمات مرم پسند و عامیانه نمی شوند و اگر در یکی دو بازی آینده تا قبل از آغاز مسابقات مقدماتی جام ملت های آسیا او نتواند با تیم ملی انتظارات را برآورده کند باید منتظر جانشینی باشد که قطعا فدراسیون به دنبال آن خواهد بود.
اگر هم قطبی به زعم خود مدعی است که با محبوبیتی که بین مردم ایران دارد او را تحت هر شرایطی حفظ خواهند کرد سخت در اشتباه است چرا که در فوتبال ایران بزرگانی مثل علی پروین، علی دایی، امیر قلعه نویی و... به محض اینکه شکستی را با تیم ملی تجربه کرده اند از کار برکنار شده اند و حالا قطبی که جای خود دارد.
با این اوضاع و احوال حتی اگر قطبی هفته ایی یک بار به تمامی تیم های لیگ برتری و لیگ یک و دو و سه هم سر بزند اما در نتیجه و نوع بازی تیم ملی تغییری ایجاد نشود آنگاه حرفهای نوع دیگر قطبی هم رنگ خواهد باخت و این تیم ملی است که زمان مناسب را از دست داده و تا چشم بر هم بزنیم جام ملت ها از راه رسیده و ما و فوتبال ما درگیر انتخاب سرمربی خواهد بود.
این دور باطل بعد از رفتن دادکان از فوتبال ما ادامه داشته و در این 4 سال اخیر اثری از ثبات و پیشرفت در تیم ملی نبوده است و احتمالا بازهم در بر همان پاشنه خواهد چرخید و از قضا اینبار که فدراسیون ثبات را در راس کادر فنی تیم ملی بعد از حذف از جام جهانی در پیش گرفته روی یک گزینه معمولی سرمایه گذاری کرده که تا اینجا نشانه های امیدوارکننده ای نشان تیم ملی نداده است.